اختلال شخصیت وابسته چیست و درمان آن چگونه است؟

نویسنده: گروه نویسندگی دل کلینیک
مترجم: –
تعداد کلمات: 1205 کلمه
زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

اختلال شخصیت وابسته (DPD) یکی از شایع ترین اختلالات شخصیتی است. این اختلال می­تواند باعث مشکلات زیادی شود. احساس درماندگی، تسلیم شدن جلوی خواسته های نابجای دیگران، نیاز به مراقبت و حمایت بیش از حد، عدم اطمینان و مشکل عدم اعتماد به نفس و در نتیجه ناتوانی در تصمیم گیری های روزمره، بدون اینکه دیگران به ما بگویند چکار باید انجام دهیم، از نمونه های مشکلاتی است که اختلال شخصیت وابسته برای ما ایجاد می­کند. بنابراین درمان اختلال شخصیت وابسته یک پروسه پیچیده و البته لازم و ضروری است تا شخص مبتلا به این اختلال بتواند راحت و با مشکلات کمتر به زندگی ادامه دهد.

جالب است که بدانید اختلال شخصیت وابسته یا Dependent Personality Disorder در مردان و زنان به طور یکسان رخ می دهد. این موضوع به این معنی است که تعداد مردان و زنان مبتلا به اختلال شخصیت وابسته تقریبا برابر است و معمولاً در جوانی یا حتی بعد از آن آشکار می­شود.

توضیح مختصر در رابطه با این اختلال

این اختلال در دسته اختلال های شخصیت C است. این افراد مشکل کمبود اعتماد به نفس شدید را حس می­کنند و معمولا شاد و خوشحال نیستند. یا برای شادی و خوشحالی به دنبال یک نیرو و محرک بیرونی می­گردند. در حقیقت این افراد معیار خاصی ندارند و به دنبال تایید و حرف دیگران هستند. مثلا تعریف دیگران شاید برای همه ما خوشایند باشد، اما برای این افراد به شدت خوشحال کننده است و برعکس اگر شخصی از آنها انتقاد کنند بسیار ناراحت می­شوند، احساس می­کنند شخصیت آنها تخریب شده و فکر می­کنند مشکل بزرگی دارند. حتی اگر فرد منتقد، اساسا نقش خاصی در زندگی آنها نداشته باشد.

در کل این افراد احساس می­کنند در قبال حل کردن مسائل بسیار ناتوان هستند و از مشکلات زندگی فرار می­کنند این موضوع منجر می­شود که برای حل کردن مشکلات زندگی و ادامه آن به افراد دیگر به صورت افراطی وابسته شوند.

علائم اختلال شخصیت وابسته

افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته یا DPD وابستگی عاطفی زیادی به افراد دیگر دارند و تلاش زیادی را صرف جلب توجه و همینطور جلب کردن تایید و رضایت دیگران می کنند. افراد مبتلا به DPD معمولا رفتارهای منفعلانه از خود نشان می­دهند و همینطور به افراد دیگر زیاد از حد نزدیک می­شوند. این افراد از جدایی بسیار می­ترسند و جدایی برای آنها تقریبا نشدنی است.

سایر ویژگیهایی که معمولا در اکثر این افراد دیده می­شود عبارتند از:

  • ناتوانی در تصمیم گیری بدون توصیه و تایید دیگران، این موضوع می­تواند حتی شامل تصمیمات روزمره مانند آنچه که باید بپوشند هم بشود
  • اجتناب از مسئولیت هایی که یک بزرگسال به طور معمول باید بپذیرد.عمل منفعلانه و حالت درماندگی در زمان هایی که دیگران با آنها خوب رفتار نمی­کنند.
  • · وابستگی زیاد به همسر، شریک عاطفی یا دوست برای تصمیم گیری های شخصی مانند محل کار، شیوه یا محل زندگی و …
  • ترس شدید از رها شدن و احساس ویرانی یا درماندگی در پایان روابط. فرد مبتلا به DPD غالباً پس از پایان رابطه مستقیما وارد رابطه دیگری می شود، تا خلا عاطفی را جبران کند
  • حساسیت بیش از حد به انتقاد
  • بدبینی، شکاکی و عدم اعتماد به نفس، از جمله این که این افراد باور دارند که قادر به مراقبت از خود نیستند
  • اجتناب از مخالفت با دیگران از ترس از دست دادن حمایت یا تأیید آنها
  • عدم توانایی در شروع پروژه ها یا وظایف به دلیل عدم اعتماد به نفس کافی
  • قبول نکردن یا سختی در قبول کردن تنهایی
  • تحمل بدرفتاری های دیگران، برای اینکه آنها را از دست ندهند
  • این افراد نیازهای حامیان خود را بالاتر از نیازهای خود قرار می دهند
  • تمایل به ساده لوح جلوه دادن خود و خیال پردازی

علت ابتلا به این اختلال چیست؟

اگرچه مانند بسیاری از اختلالات دیگر روانشناختی علت دقیق اختلال شخصیت وابسته مشخص نیست، اما به احتمال زیاد شامل ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، رشدی و روانی است. برخی از محققان معتقدند که شیوه تربیت فرزند مستبدانه یا بیش از حد محافظتی می تواند منجر به ایجاد ویژگی های شخصیتی وابسته در افرادی شود که مستعد ابتلا به این اختلال هستند.

DPD چگونه تشخیص داده می شود؟

اختلال شخصیت وابسته باید از اختلال شخصیت مرزی متمایز شود، زیرا این دو اختلال معمولا علائم مشترکی دارند. در اختلال شخصیت مرزی، فرد به ترس از رها شدن با احساس خشم و پوچی پاسخ می دهد.در اختلال شخصیت وابسته، فرد با تسلیم شدن، به ترس پاسخ می دهد و به دنبال رابطه دیگری برای حفظ وابستگی خود است. فرد تمایلی به از دست دادن وابستگی ندارد و حتی از آن می­ترسد.

اگر بیشتر علائم یا همه علائم (فوق) وجود داشته باشد، روان­درمانگر با گرفتن شرح حال کامل پزشکی و روانپزشکی و احتمالاً یک معاینه اولیه فیزیکی، ارزیابی خود را آغاز می کند. اگرچه هیچ آزمایش آزمایشگاهی برای تشخیص خاص اختلالات شخصیتی وجود ندارد، روان­درمانگر ممکن است از آزمایشات تشخیصی مختلف برای رد بیماری جسمی استفاده کند. زیرا در ابتدا ممکن است نیاز به اثبات این موضوع باشد، که مراجعه کننده از نظر جسمی سالم است و مشکلی ندارد. اگرچه این اتفاق معمولا نمی­افتد اما در زمانی که نیاز است، یک آزمایش برای بررسی شرایط جسمی و هورمونی شخص می­تواند کمک کننده باشد. در نهایت روانپزشکان و روانشناسان از موارد مختلفی مانند مصاحبه و ارزیابی های ویژه ای برای اختلال شخصیت وابسته استفاده می کنند.

درمان اختلال شخصیت وابسته

به صورت مختصر و مفید می­توان گفت بهترین درمان اختلال شخصیت وابسته مشاوره از یک روان درمانگر معتبر است. البته این نکته نیز قابل توجه است که همانطور که در مورد بسیاری از اختلالات شخصیتی اتفاق می افتد، افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته به طور کلی به دنبال درمان این اختلال نیستند. آنها به جای درمان اختلال شخصیت وابسته در ابتدا، ممکن است زمانی که مشکلی در زندگی آنها – که اغلب ناشی از تفکر یا رفتار مربوط به این اختلال است – بسیار شدید شود، به دنبال درمان باشند و دیگر قادر به کنار آمدن با آن نباشند. این موضوع باعث می­شود که افرادی که برای درمان اختلال شخصیت وابسته به روان­درمانگر مراجعه می­کنند، معمولا مشکلات شدیدی داشته باشند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته همچنین مستعد ابتلا به افسردگی یا اضطراب هستند، علائمی که ممکن است فرد را وادار به درخواست کمک کند.

روان درمانی روش اصلی درمان اختلال شخصیت وابسته است. هدف از درمان این است که به فرد مبتلا به این اختلال کمک کند تا فعال تر و مستقل تر شود و ایجاد روابط سالم را بیاموزد. معمولا در ابتدا درمان کوتاه مدت با اهداف خاص ترجیح داده می شود، یعنی در ابتدا فرد سعی می­کند سراغ فعالیت های مهم زندگیش برود. در حقیقت فرد تشویق می­شود که فعالیت هایی که برای او حیاتی است را در ابتدا بتواند انجام دهد.

استراتژی های خاصی ممکن است توسط روان­درمانگر بسته به مراجعه کننده در نظر گرفته شود که می­تواند برای کمک به فرد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته برای ایجاد اعتماد به نفس باشد. همچنین درمان شناختی رفتاری (CBT) می­تواند یکی از این استراتژی ها باشد تا به افراد در ایجاد نگرش ها و دیدگاه های جدید نسبت به خود و نسبت به سایر افراد و تجربیات کمک کند. در ادامه تغییر معنادارتر در ساختار شخصیتی افراد معمولاً از طریق روان درمانی بلند مدت دنبال می شود. جایی که تجربیات کودکی مورد بررسی قرار می گیرد، زیرا ممکن است الگوهای دلبستگی و صمیمیت در روابط نزدیک را کودکی و رشد فرد شکل دهد.

پست های اخیر

  • اختلالات روانی
  • اختلالات شخصیت

ریزپرخاشگری چیست؟ رفتار های آسیب زای پنهان

2 سال گذشته
  • روان شناسی فردی

آیا تغییر شخصیت ممکن است؟

2 سال گذشته
  • روانشناسی ازدواج
  • مشاوره خانوادگی

از بین رفتن اعتماد به همسر چگونه پیش می آید و چه عواقبی دارد؟

2 سال گذشته
  • اختلالات روانی
  • روان شناسی فردی

آیا دروغگویی اختلال یا مشکل روانی است؟ دروغگویی پاتولوژیک چیست؟

2 سال گذشته
  • رشد و توسعه فردی
  • روان شناسی فردی

بلوغ دختران و روانشناسی | برخورد درست چگونه است؟

2 سال گذشته
  • کودک و نوجوان
  • مشاوره خانوادگی

نقش پدر در تربیت کودک چیست؟

2 سال گذشته