منظور این است که خود را به جای دیگران بگذارید و از دریچۀ چشم آنها به قضایا نگاه و احساس کنید. از دریچۀ دیگران فکر و احساس کردن، در هر مکالمه و گفتوگویی نقش ویژه بازی میکند.
اندیشیدن همدلانه
سخن طرف مقابل را تکرار کنید تا بداند که شما منظور او را دریافتهاید. میتوانید این کار را با سوال بکنید. فرض دوست شما بگوید: «احساس میکنم رابطۀ ما آیندهای ندارد. اختلاف سنی ما خیلی زیاد است؟» با لحنی آرام موضوع را از او به این شکل بپرسید: «آیندهای ندارد؟ ظاهرا اختلاف سنی ما را خیلی زیاد میدانی. ممکن است نظرت را در این باره بگویی؟» مواظب باشید لحن سخن شما طعنه آمیز یا تدافعی نباشد. کافیست کنجکاوی کنید. میخواهید علت ناراحتی او را بدانید و قصد ندارید که نظرتان را به کرسی بنشانید. به جای اینکه لحن داوری بگیرید حرفتان را طوری میزنید که ماهیت احساس او را درک کنید.
احساس همدلانه
پس از تکرار صحبت باید احساس او را درک کنید. از او سوالی کنید تا بدانید که آیا احساسات او را درک کردهاید؟ قرض کنیم شوهرتان بیمقدمه به شما بگوید: «چرا هیچوقت گوش نمیدهی؟ گفتوگو با تو به این میماند که آدم سرش را به دیوار بکوبد.» با استفاده از احساس همدلانه می توانید به بگویید: «مثل اینکه لجاجت زیادی به خرج دادهام. با این حساب عجیب نیست که از من ناراحت شده باشی. آیا به واقع چنین احساسی داری؟» وقتی احساسش را مطرح میسازد به جای برخورد انتقادی با او حرفش را بپذیرید. اگر بگویید: «بله همینطور است که میگویی، من ناراحتم.» میتوانید به او بگویید: «از اینکه موضوع را با من در میان گذاشتی خوشحال هستم. هر چند مرا ناراحت میکند. وقتی اشخاص به حرفهایم گوش نمیکنند ناراحت میشوم. به همین دلیل است که میگویم احساست را درک میکنم.»
نکته سوم در مورد ارتباط صمیمانه داشتن: پرسوجو