نکات تربیتی کودکان طلاق
موضوع کلی این است همه اتفاقات و مسائل موجود را را به روشنی و بی عیب و نقص به فرزندان خود بگویید و مطمئن شوید که آنها هنوز خانوادهی خود را دارند و هرگز کودکان طلاق نامیده نمیشوند. همه ما میدانیم هنگامی که والدین میخواهند در ارتباط با مسائل جدی صحبت کنند، بچهها توانایی عجیبی برای جلوگیری از این بحثها دارند؛ بنابراین اطمینان حاصل کنید که وقتی میخواهید در ارتباط با این موضوع با فرزند خود صحبت کنید، زمان مناسبی را انتخاب کرده باشید.
-
2) توضیح دهید که طلاق شما تقصیر آنها نیست.
این پیام مهمی است که باید بارها و بارها تکرار شود. حتی اگر فرزندان شما بگویند که میدانند اینگونه نیست، اما اکثر بچهها در مواقعی که احساس آسیب پذیری میکنند یا با انتقال یا استرس روبرو هستند، تسلیم این افکار میشوند. به فرزندان خود بگویید که هیچ یک از اینها تقصیر آنها نیست. این احتمال وجود دارد که آنها از این طرز فکر پیش فرض بگیرند و بخواهند خود را سرزنش کنند. این شما و همسرتان هستید که با محبت و اطمینان میتوانید این افکار را باطل کنید. ابراز عشق بی قید و شرط شما هرگز زیاد نخواهد بود و میتواند واقعاً در پرورش عاطفی فرزند شما تفاوتی ایجاد کند.
-
3) نگرانی های او را تصدیق کنید.
اگر پسرت گریه میکند که نمیخواهد به خانه پدر برود، او را در احساساتش “همراه” کن. تصدیق کنید که چقدر باید برای او سخت باشد به دیدار پدر نرود. سپس با گفتن جملاتی مانند: “شما خوش شانس هستید که پدر قدرتمندی دارید و شرط میبندم که با دیدن او سرگرم شوید” با این کار شما به تغییر ذهنیت او کمک میکنید.
همچنین یک سوال اساسی برای پرسیدن از یک کودک غمگین این است: “آیا کاری میتوانم انجام دهم تا این مسئله را برای تو راحتتر کنم؟” گاهی اوقات منشأ عصبانیت کودکان، مثلاً نداشتن کتاب یا وسایل سرگرمی موردنظر او در خانه والدین دیگر مشکلی است که به راحتی قابل رفع میباشد.
-
4) از والدین دیگر منفی صحبت نکنید.
شما بهتر از هر کس میدانید که فرزندانتان کاملاً همه چیز را تکرار میکند؛ اگر نظر منفی نسبت به همسر سابق خود دارید، هرگز نباید آن را به فرزندانتان اعلام کنید. رابطه کودکان با والدین، رابطه خودشان است و نباید تحت تأثیر هیچ یک از طرفین قرار گیرند. بد گفتن از همسر سابق خود در حضور فرزندانتان باعث ایجاد ذهنیت بدی در کودک شده، او را گیج میکند و بعد از مدتی رفتارهای نابالغ در او رشد میکند.
-
5) ارتباطی مستقیم با همسر سابق داشته باشید.
اگر واقعاً نسبت به همسر سابق خود بدخواه هستید، مستقیماً با آنها صحبت کنید؛ هرگز به طور مستقیم یا غیرمستقیم از فرزندان خود به عنوان واسطه استفاده نکنید. مطالعات نشان میدهد که کودکان از ثبات رشد می کنند و درگیری زیاد بین والدین می تواند منجر به یک وضعیت بسیار مضر برای فرزندان شما شود.
-
6) درباره احساسات خود با فرزندتان صحبت کنید.
فرزند شما احتمالاً احساس ناراحتی، عصبانیت شما را خواهد دید. این موضوع بسیار طبیعی و حتی سالم است. مهم است که به فرزندتان بفهمانید که او را دوست دارید، احساسات بد شما تقصیر او نیست و اوضاع بهتر خواهد شد.
دیدن اینکه شما احساسات خود را به روشی آرام و سالم ابراز میکنید، به کودک اجازه میدهد تا بداند که انجام این کار نیز برای او اشکال ندارد. همچنین هنگامی که کودک شما احساسات خود را ابراز کرد، سعی کنید این احساسات را به او بازتاب دهید. این کار به شما فرصت میدهد احساسات او را بهتر کشف و درک کنید. میتوانید جملاتی از جمله، “میبینم که ناراحت هستی” یا “میفهمم این باعث میشود که غمگین شوی” را بگویید. شنیدن احساسات منفی، صدمه دیدن و یا خشم کودک ممکن است برای شما دشوار باشد، اما او نیز باید صحبت کند.
-
7) در تصمیمگیریهای خود فرزندتان را شریک کنید.
اگر میتوانید کودک خود را در تصمیم گیریهای روزمره کوچک مانند نحوه چیدمان اتاق خود یا درست کردن شام مشارکت دهید، به کودک کمک میکند تا حدی کنترل شده رفتار کند.
-
8) آنها را خیلی زود به شرکای جدید معرفی نکنید.
قبل از اینکه آنها را به فرزندان خود معرفی کنید حتماً این احساس را داشته باشید که علاقه جدید شما دائمی است. در غیر این صورت، در صورت قطع رابطه، ممکن است آنها نسبت به روابط عاشقانه بدبین باشند و به این موضوع اعتقاد خواهند داشت که همه مشارکتهای صمیمی محکوم به شکست هستند.
-
9) سعی کنید خیلی زود پس از طلاق از جابجایی یا ازدواج مجدد خودداری کنید.
این نکته را در نظر داشته باشید که تغییرات شدید میتواند روند بهبودی را مختل کند. تغییر بیش از حد ممکن است توانایی فرزندان شما را برای کنار آمدن بهتر با شرایط موجود به چالش بکشد و باعث شود آنها اضطراب و یا افسردگی را تجربه کنند.