بلوغ احساسی یکی از موضوعات بسیار پیچیده و غیر قابل تشخیصی است و نمی‌توان گفت که یک فرد چه زمانی به بلوغ احساسی خواهد رسید. پس برای بهتر شناختن خود و دیگران و همچنین شروع یک رابطه (چه کاری، چه عاطفی) بهتر است بدانیم که: آیا ما به بلوغ احساسی رسیده ایم؟ آیا فردی که قرار است با او ارتباط برقرار کنیم به بلوغ احساسی رسیده است؟ در مجله دل کلینیک قصد داریم در رابطه با بلوغ احساسی و 10 نشانه از آن صحبت کنیم.

بلوغ احساسی چیست؟

بلوغ احساسی در واقع یکی از مراحل رشد انسان در زندگی است که باعث می‌شود فرد در تصمیم گیری‌ها به خوبی فکر کرده و در شروع روابط خود محتاط باشد. بلوغ احساسی به یک فرد کمک خواهد کرد تا در ارتباطات اجتماعی با دیگران بتواند احساساتش را کنترل کند و روندی عاقلانه را پیش ببرد.

قبل از رسیدن به بلوغ احساسی افراد به شدت احساساتی هستند و در هر زمینه ای قبل از فکر کردن، با احساسات خود تصیم می‌گیرند؛ به همین دلیل است که بیشتر افراد شکست خورده و دچار مشکلات ذهنی و فکری می‌شوند.

10 نشانه رسیدن به بلوغ احساسی

1. مسئولیت پذیر بودن

زمانی که یک فرد به بلوغ احساسی میرسد در تمامی کارهایی که در اختیار دارد احساس مسئولیت میکند و تمامی شکست ها و اشتباهاتی را که اتفاق افتاده قبول میکند. مسئولیت پذیری در زندگی یعنی شما در برابر تصمیماتی که گرفتید قاطع باشید و پیامدهای آن را بپذیرید؛ چرا که همیشه شرایط جوری که ما میخواهیم پیش نمی‌رود.

2. نداشتن ترس از تنهایی

فردی که احساسات او تکامل عالی پیدا کرده، هیچ وقت از اینکه در مسئله ای باید به تنهایی تصمیم بگیرد ترس و وحشتی ندارد؛ چرا که او به مرحله ای رسیده که می‌تواند با خشم، ترس و ناراحتی رو به رو شود و آن ها را کنترل کند. می‌تواند آزادانه تصمیم بگیرد، آزادانه صحبت کند و بدون ترس در اجتماع به تنهایی زندگی کند.

3. اعتماد بنفس

داشتن اعتماد بنفس یکی از مواردی است که نشان می‌دهد فرد در سلامتی روانی به سر می‌برد و می‌تواند با اطرافیان و اجتماع ارتباط برقرار کند. زمانی که فرد برای پاسخ دادن به سوالات و تصمیم گیری و حتی مقابله با مشکلات در اجتماع اعتماد بنفس دارد و به تنهایی به آن ها رسیدگی می‌کند می‌توان گفت که به بلوغ احساسی رسیده است.

4. نداشتن کمبود احساسات

یکی از مسائلی که در بیشتر افراد، چه نوجوان و جوان و یا حتی در میان سالان  دیده می‌شود داشتن کمبود احساسات است. متاسفانه به دلیل بودن مشغله زیاد یادمان میرود که به یکدیگر محبت کنیم و همین موضوع سرآغاز کمبود احساسات در افراد می‌شود. اما فردی که از این لحاظ به بلوغ احساسی رسیده نه تنها با کم توجهی دیگران احساس ضعف نمی‌کند بلکه سعی میکند بیشتر به اطرافیانش محبت کند و از این طریق احساسات دیگران را به سمت خودش جذب کند.

5. بخشیدن

بخشیدن و درک کردن هم یکی از عوامل رسیدن به بلوغ احساسی است. اینکه فرد درک می‌کند و بدون خشم و عصبانیت میبخشد می‌توان گفت که رشد احساسی کرده است. او می‌تواند اشتباهات دیگران را ببخشد و افکار منفی را از خود دور کند. در نتیجه هم روابطش با اطرافیان به خوبی پیش میرود و هم خودش با آرامش زندگی می‌کند.

6. نداشتن وابستگی

وابستگی می‌تواند هم به اشیاء باشد و هم به یک فرد که تأثیرات منفی را در زندگی به همراه دارد. شخصی که  به چیزی یا به انسانی وابسته است زمانی که آن را از دست می‌دهد به شدت عذاب کشیده و امید خود را از دست میدهد. درصد بیشتر خودکشی ها بعد از تمام شدن یک رابطه عاشقانه وابستگی شدید یکی از افراد بوده است. پس زمانی میتوان فهمید که یک شخص به بلوغ احساسی رسیده که وابستگی زیادی نداشته باشد و بتواند آن را کنترل کند.

7. پذیرفتن واقعیت

برخی از افراد در مسائلی که حق با آن ها نیست و متضاد با افکار آن ها است پرخاشگری می‌کنند و از واقعیت فرار می‌کنند تا آن را نپذیرند. این افراد معمولا به همه چیز بد بین هستند و همین نشانه مشکل در آن ها خواهد بود. پس فردی که به بلوغ احساسی رسیده است که با واقعیت ها کنار آمده و آن ها را بپذیرد.

چقدر خوب هست اگر که این را همیشه در ذهنمان داشته باشیم ” همیشه ما درست نمی‌گیم “؛ شاید هم فکر می‌کنیم که داریم درست می‌گوییم.

8. شنونده خوب

اگر در این زمینه به بلوغ احساسی رسیده باشید بازخورد دیگران را بهتر می‌شنوید. دیگر از انتقاد ها و پیشنهاداتی که خلاف نظر شما است ناراحت نمی‌شوید. این را می‌پذیرید که شاید بهتر است به نظرات  دیگران گوش دهید شاید به دردتان خورد. شنیدن انتقادات و نظرات دیگران شما را نمی‌کشد.

9. نداشتن توقع

داشتن توقع از افراد یکی از موضوعاتی است که افراد قبل از رسیدن به بلوغ احساسی با آن درگیر هستند. هیچگاه فردی که به استقلال فکری و احساسی دارد از افراد دیگر توقع بی‌جا و زیاد نخواهد داشت. معمولا این صفت از زمان کودکی از طریق خانواده و جامعه به افراد منتقل می‌شود.

10. پذیرفتن شکست ها

مقاومت در برابر پذیرفتن شکست میتواند باعث نا امیدی و داشتن حس ناکامی شود. فردی که به بلوغ فکری و احساسی رسیده شکست را میپذیرد و واقع بینانه تصمیم می‌گیرد. او میتواند در این مواقع احساساتش را بهتر بروز دهد و برای برطرف کردن آن ها راه حلی مناسب پیدا کند.